
همه ما چگونگی شروع یک شغل جدید را به یاد میآوریم: شرکت در برنامه های توجیهی و دوره آزمایشی که برای شناخت نقشها و همکاران جدید نیاز است؛ در چنین شرایطی میخواهید که در زمان کوتاهی همه چیز را درباره اصول کسبوکار یاد بگیرد. شما مهلت کوتاهی برای جا افتادن در موقعیت جدید دارید. اما زمانیکه مشاور میشوید، همه چیز تغییر میکند. هر چند ماه پروژهی جدیدی شروع میکنید و فرصت اندکی دارید تا برای موقعیت جدید آماده شوید. مشتریان شما را به عنوان یک متخصص استخدام کردهاند و سطح مشخصی از دانش را از همان روز اول از شما انتظار دارند. چه بخواهید و چه نخواهید، هیچ کس قرار نیست دست شما را بگیرد و در این پروسه یاری کند. هنگامیکه به شغل مشاوره پا میگذارید، شکل نرمال جدید شما، خارج از حاشیه امن بودن است. حتی اگر باعث نگرانی شما شود، باید آن را بپذیرید و یاد بگیرید که با آن همراه شوید.
شما اغلب در حوزههای ناآشنا کار خواهید کرد
به عنوان یک مشاور شما همواره روی پروژههایی کار خواهید کرد که تا کنون در حوزه مطالعاتی شما نبودهاند. بله، درست است، خدماتی که ارایه میدهید در بخشهایی است که میشناسید؛ شما قوانین و محیط عملکرد را میشناسید و سرمایه و تجربهای را از کار در آن حوزه دارید. اما شما در حوزههای خاصی از بسیاری از پروژههایی که قبول میکنید، تجربه کمی خواهید داشت. هر حوزهای که در آن فعالیت کنید، بزرگ و پیچیده است و چندین زیر بخش تخصصی دارد. من در حوزه بهداشت و سلامت مشاوره میدهم و با اینکه دانش وسیعی درباره خدمات حوزه بهداشتی دارم، اما صدها حوزه اختصاصی و هزاران سازمان بهداشت فردی متفاوت وجود دارد. برای من ممکن نیست که دانش قبلی درباره همه پروژههایی که انجام میدهم داشته باشم. در حال حاضر، من روی پروژههایی در حوزه خدمات زایمان پرخطر، پشتیبانی سلامت در مدارس برای دانشآموزانی با معلولیت و خدمات ترک سیگار، فعالیت میکنم. هیچ یک از این مسائل بهداشتی خاص، پیش از پذیرفتن این پروژهها، برای من آشنا نبودند. پس آیا من از حاشیه امن خود خارج شدم؟ دقیقاً.
شما باید خود را به عنوان یک متخصص معرفی کنید (حتی اگر چنین حسی ندارید!)
شاید من چیز زیادی درباره خدمات ترک سیگار ندانم، اما آیا هنوز هم قادر هستم که توصیههای تخصصی در این حوزه داشته باشم؟ قطعاً. زیرا به عنوان یک مشاور، چیزی که ما ارائه میدهیم تخصص در حل مشکلات سیستمی، حل مسائل پیچیده سازمانی، موارد حقوقی، مدیریت و برنامهریزی استراتژیک و عملکردی است. ما نوعی از تخصص را ارائه میدهیم که میتواند به حوزههای متفاوتی اعمال شود، حتی حوزههایی که خودمان با آنها آشنا نیستیم. بنابراین حتی اگر شما ترس اولیهای به خاطر نداشتن دانش خاص دارید (باور کنید که من هم دارم)، باید به این نکته اعتماد کنید که شما یک جعبه ابزار دارید که مهارتها، دانش و تجربه کافی برای هر پروژه را دارد. ممکن است خارج از حاشیه امن خود باشید، اما باید به این اطمینان داشته باشید که میتوانید این کار را انجام دهید و شخصیت با اعتمادبنفس خودتان را به مشتری نشان دهید. هر پروژه یک منحنی یادگیری دارد اما فراموش نکنید که شما یک فهم عمیق از این بخش دارید و قادر هستید که چیزی را که میدانید روی این مشکل خاص، پیادهسازی کنید.
اندکی دانش کسب کنید و مسیری طولانی را بپیمایید
به عنوان یک مشاور شما باید قادر باشید که تنها با دانش پایه وارد یک پروژه شوید. اکنون شما به عنوان کسی که از طریق مشاوره کسب درآمد میکند، نمیتوانید روزهای زیادی را برای آشنا شدن با همه چیز صرف کنید. اگر شما کسی هستید که میخواهید پیش از شروع کار احساس کنید که بر همه چیز تسلط دارید، بنابراین باید قطعاً از حاشیه امن خود خارج شوید. باید آماده شروع کار شوید، حتی اگر به همه دانش و اطلاعات مجهز نباشید. این کار به شما یادآوری میکند که باهوش و کاردان هستید و قادرید تا با دانش کم، مسیری طولانی را بپیمایید.
کار را در یک بازه زمانی کوتاه تحویل دهید
زمانیکه شما از حالت استخدامی به مشاوره تغییر وضعیت میدهید، در یک محیط کسبوکار مبتنی بر پروژه قرار میگیرید و اکنون قرارداد مشخص میکند که شما چه چیزی را و چه زمانی باید تحویل دهید. تا زمانیکه کار را تحویل ندهید، هزینه را دریافت نمیکنید. یک دلیل اصلی برای اینکه مشتریان از مشاوران استفاده میکنند آن است که قسمت مهمی از کار را با سرعت انجام دهند. شکی نیست که این نوع جدید فشار کاری میتواند ما را، به خصوص در اول کار، از حاشیه امن خود خارج کند. اما باید این حقیقت را بپذیرید و روی تحویل چیزی که متعهد شدهاید متمرکز شوید. حالا که شما یک مشاور هستید، یک ضربالاجل، به معنای واقعی یک ضربالاجل است.
۳ نکته برای کمک به شما تا از حاشیه امن خود خارج شوید
- روی این نکته تمرکز کنید که پیش از آغاز کار، از خط مشی اصلی و مسائل اصلی آگاه شوید. چرا؟ زیرا لازم نیست که شما همه چیز را بدانید تا بتوانید کار را به خوبی انجام دهید و گرفتار شدن در جزئیات در واقع به شما کمکی نمیکند.
- یک همکار و یا مربی قابلاعتماد پیدا کنید تا از شما پشتیبانی کند. چرا؟ زیرا مشاور به صورت انفرادی میتواند باعث انزوای شما شود و هنگامیکه شما از حاشیه امن خود خارج میشوید، فعالیت تیمی میتواند برایتان مزیت ایجاد کند.
- یاد بگیرید که گفتگوهای منفی با خود را مدیریت کنید. چرا؟ زیرا همه ما این صدای آزاردهنده را داریم که باعث میشود به تواناییهای خود شک کنیم و هنگامیکه خارج از حاشیه امن خود کار میکنیم، قویتر میشود. این کار اصلاً کمکی به شما نمیکند و در واقع تنها باعث عقب افتادن شما میشود.
از حاشیه امن خود خارج شدن، تنها بخشی از مشاور شدن است. شما باید یاد بگیرید که آن را دوست داشته باشید.