
من با افراد زیادی صحبت کردهام که به مشاور شدن فکر میکنند. برخی از آنها به نقطهای در شغل خود رسیدهاند که به دنبال چالشی جدید هستند؛ برخی دیگر با مشکلات شغلی مغشوشکننده مواجه هستند و میخواهند از این وضعیت رها شوند؛ و به برخی نیز بازنشستگی پیش از موعد پیشنهاد شده است اما آماده بازنشستگی نیستند – آنها هنوز چیزهای زیادی برای ارائه دادن دارند و مشاوره را روشی برای ادامه کمک و همکاری خود میدانند.
افراد زیادی هستند که به مشاور شدن فکر میکنند اما تعداد کمی هستند که وارد این حوزه میشوند. زیرا این تغییر و خارج شدن از منطقه امن میتواند کار سختی باشد. موارد زیادی باید درنظر گرفته شود؛ چیزهای زیادی باید کنار گذاشته شود؛ و به ازای هر یک نفری که شما را تشویق میکند، سه نفر هستند که به شما درباره سختی کار میگویند. تعجبی ندارد که افرادی که تصمیم گرفته بودند مشاور شوند، متزلزل شده و خود را زیر سؤال میبرند.
اما دلایل بسیار خوبی برای مشاور شدن وجود دارد و هنگام تشکیل کلاس مشاوره خصوصی در طول دو سال اخیر، من با بسیاری از افرادی که این تغییر را تجربه کردهاند صحبت کردهام و در این پست سعی میکنم نکات کلیدی داستان تغییر آنها را با شما به اشتراک بگذارم.
به عنوان یک مشاور پروژههایی را انتخاب میکنید که به آن علاقه دارید
به عنوان یک کارمند شما نقش بسیار کمی در تعیین پروژه خود دارید و نمیتوانید به کاری که به عهده شما میگذارند، جواب منفی دهید. بهخصوص در محیط بخش دولتی، بسیاری از کارها انفعالی است – در پاسخ به مشکلات بیپایان که باید روزانه مدیریت شوند. اما به عنوان یک مشاور شما میتوانید نوع کاری که انجام میدهید را شکل دهید. زمانیکه تصمیم گرفتید که چه پروژهای را میخواهید انجام دهید، میتوانید دقیقاً به دنبال همان نوع پروژهها بروید. در طول زمان، شما به عنوان یک متخصص در چنین پروژههایی شناخته میشوید و این نوع پروژهها به سراغ شما میآیند. در مورد خودم، من پروژههای ارزیابی و مرور را دوست دارم، بنابراین این کار همان چیزی است که در ابتدا به دنبال آن گشتم و اکنون برای همین کار شناخته شدهام، و مشتریان هنگامی که چنین پروژههایی دارند به سراغ من میآیند. این روزها تنها پروژههایی که روی آنها کار میکنم، پروژههایی هستند که به آنها علاقه دارم؛ و این همان چیزی است که اگر به سمت مشاوره بیایید، میتواند برای شما هم اتفاق بیفتد.
به عنوان یک مشاور انعطافپذیری دارید
تقریباً همه افرادی که به مشاور شدن فکر میکنند، به دنبال انعطافپذیری آن هستند. بدون شک، همه افرادی که این تغییر شغلی را داشتهاند و من با آنها صحبت کردهام، این جنبه از شغل را دوست دارند. درست است که شما به سختی کار میکنید اما به عنوان یک مشاور، میتوانید کار خود را در کنار دیگر تعهدات زندگی خود داشته باشید. و مطمئناً در ۹۰٪ از مواقع، شما میتوانید هر کجا که هستید کار خود را انجام دهید.
اگر میخواهید در زمان شلوغی و ترافیک در باشگاه باشید و کار را در ساعت ۱۰ صبح شروع کنید، میتوانید این کار را انجام دهید. اگر میخواهید سهشنبه بعدازظهر به جشن ورزشی فرزند خود بروید، میتوانید این کار را انجام دهید. اگر باید مادر خود را به یک نوبت پزشکی برسانید، میتوانید این کار را انجام دهید.
تنها داشتن انتخاب برای زمان و تعهد یک تفاوت عظیم ایجاد میکند. من هنوز مکالمهای که با چند مشاور دیگر در ابتدای کارم داشتم، به خاطر میآورم. ما درباره اینکه چه چیزی را راجع به انعطافپذیری کارمان دوست داریم، صحبت میکردیم. پاسخ من؟ اینکه میتوانستم برنامه تلویزیونی مورد علاقهام را هنگام ناهار ببینم. میدانم که به نظر احمقانه است اما در آن زمان مطمئناً یکی از عوامل لذتبخش بودن در کنترل داشتن زمانم بود.
هنوز هم سختیهای [و عذاب وجدان] ترکیب شدن زندگی و کار را به خاطر میآورم اما دیگر آنها را تجربه نمیکنم.
این روزها دیگر حتی نمیتوانم به بازگشت به گذشته و کار کردن در یک سازمان فکر کنم، زیرا مشاوره به من انعطافپذیریای که زندگیام را بسیار بهتر میکند، داده است.
شما ارزشی ایجاد میکنید
به عنوان مشاور شما به یک سازمان دعوت میشوید تا روی یک مشکل خاص کار کنید. آنها به مشاوره تخصصی و کسی که کار را با سرعت و کارآمدی انجام دهد، نیاز دارند. این کار از نظر زمانی محدود بوده و تمرکز روی نتیجه است. به عنوان یک کارمند، تمرکز روی یک پروژه و یا مشکل غیرممکن است و تلاش شما برای کامل کردن بخشی از کار اغلب توسط حواسپرتی هزاران نفر دیگر گیر میکند. اما به عنوان یک مشاور شما میتوانید همه انرژی و تمرکز خود را روی یک پروژه مشتری قرار دهید و به موقع آن را تمام کنید. به این ترتیب مشتریان برای تخصص شما ارزش قائل میشوند.
شما احساس خوبی خواهید داشت
هیچ شکی نیست که زمانی که شما در یک مزایده برای دریافت پروژه برنده میشوید، احساس فوقالعادهای دارید. زمانیکه یک گزارش عالی را تحویل میدهید، احساس خوبی دارید. زمانیکه مشتریان شما به شما بازخورد خیلی خوبی میدهند، احساس خوبی دارید. برای من، اتمام یک پروژه همیشه یک احساس عالی دارد. من احساس تکمیل شدن عالی یک کار، یک مشتری راضی و لذت فوقالعادهای که جمعآوری پروندهها، پاره کردن برگهها و تمیز کردن میز و آماده کردن آن برای چالش بعد دارد را دوست دارم. من همچنین از موفق بودن کسبوکار کوچک خودم حس خوبی از غرور دارم.
در تجربه من، افرادی که انتخاب میکنند تا زندگی شغلی خود را در بخش دولتی و یا بخش خدمات اجتماعی داشته باشند، واقعاً میخواهند که تغییری ایجاد کنند. من میخواهم که تغییری در کیفیت و امنیت خدمات دولتی سلامت ایجاد کنم اما حس میکنم که به عنوان یک مشاور فریلنس میتوانم تفاوت بزرگتری را از خارج از این فضا ایجاد کنم.
دلایل خوب زیادی وجود دارد که شما یک مشاور فریلنس شوید. اگر شما درباره این تغییر فکر کردهاید، اجازه ندهید که ناظران بیرونی شما را متوقف کنند.
اگر میخواهید زندگی خود به عنوان یک مشاور تازه کار را کمی سادهتر کنید، میتوانید سایر مقالات مشاوره سایت مشاورسنتر را مطالعه کنید.